کد مطلب:152148 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:226

ساکن شدن باد و طوفان شدید در شهر ری به احترام روضه ی حضرت ابوالفضل
آقای عطاری نژاد در كتاب «اسجاد عالم به خاطر پنج تن آل عبا علیهم السلام» می نویسند:

از قدما و معمرین شنیدم كه اصناف محترم بازار شهر ری (حضرت


عبالعظیم علیه السلام) در مدرسه ی عتیق آن شهر، كه فعلا به مدرسه برهانیه مشهور است، مجلس عزا و سوگواری برپا كرده و از مرحوم حاج میرزا رضا همدانی، پدر بزرگوار مرحوم حاج میرزا محمد كه صاحب كتاب صلاة می باشد، دعوت نموده بودند كه وعظ و خطابه ی آن مجلس را بر عهده گیرد.

آن هنگام فصل بهار و مقتضی باد و باران بود و هوا گاه ابری و گاه آفتابی می شد و تغیر داشت. مشهور است كه یك روز، هنگامی كه ایشان بر فراز منبر مشغول سخنرانی بوده اند، ناگهان هوا طوفانی می شود و باد شدیدی می وزد كه بر اثر آن دچار پوشش با دیركهای آن به حركت درمی آیند و طناب دیركها به طرف یسار و یمین حركت می كنند و دقیقه به دقیقه، باد بر شدت خود می افزاید.

این عالم ربانی با مشاهده ی آن صحنه دستهای مبارك را از آستین عبا درمی آورد، دو زانو و مؤدب بر روی منبر قرار می گیرد و با انگشت سبابه اشاره به باد می كند و می فرماید: ای باد، حیا نداری و خجالت نمی كشی؟! اینقدر یاغی و سركش هستی؟! مگر نمی بینی و نمی شنوی كه من مشغول ذكر مصیبت حضرت عباس قمر بنی هاشم علیه السلام می باشم؟!

می گویند: آن باد شدید كه برخاسته بود و می خواست چادر با آن عظمت را از بیخ و بن بركند، آرام آرام، ساكت شد، تا اینكه ایشان با كمال آرامش روضه ی خود را خواندند و مجلس را به پایان رساندند.

پس از پایین آمدن ایشان از منبر، مجددا طوفان شدیدی برخاست و هنوز نصف جمعیت خارج نشده بودند كه چادر در اثر شدت باد، پاره پاره گشت و همه ی پارچه های سیاهی را كه بر در ودیوار نصب كرده بودند (جز كتیبه هایی كه در آن


ذكری از اهل بیت علیهم السلام و امام حسین علیه السلام رفته بود) از جا كند و پاره پاره نمود. [1] .


[1] چهره ي درخشان ج 1، ص 511 - كرامات العباسية ص 157.